حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

مناجات شعبانیه - ٢

/ بازدید : ۵۴۶

یا عفوّ و یا کریم

پیر شدیم در غفلت از خدا. فرمود "النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا"* مردم در خوابند وقتی می میرند تازه از خواب بیدار می شوند. می بینند این دنیا که انقدر برایش حرص زدند خبری نبود! عمری که تلف شد پای جمع کردن و راحتی در این دنیا، جوانی که هدر شد برای غصه ها و نداشته ها، همه اش هیچ بود. تازه می فهمند حیات آن طرف خط بود نه این طرف! خدایا ای کاش بیدارم کنی قبل از این که مرگ بیدارم کند...

"إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ..."

*منقول از رسول خدا/ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ورام؛ جلد١ صفحه ١٥٠


۰

عرفه نوشت-١

/ بازدید : ۳۷۲

هو القریب


ما لی سوی فقری الیک وسیله
بالافتقار الیک فقری ادفع
ما لی سوی قرعی لبابک حیله
و لئن رددت فای باب اقرع


جز فقرم در درگاه تو وسیله ای ندارم، با گدایی در خانه تو نیازمندی خود را دور می کنم

من اصلاً غیر در خانه تو جایی ندارم که بکوبم، اگر از این در ردم کنی کدام در را دارم که بکوبم؟



این اشعار از سهیلی است. سهیلی شاعری نابینا از اهالی آندلس بود. اشعار او دارای اهمیت خاصی بوده است که ابن فهد حلی قدس سره (صاحب کتاب عده الداعی که خیلی مرد بزرگی بوده و از کبار علمای شیعه است و مثل این که علومی داشته که با خودش از این دنیا برده ) آنها را در کتابش آورده است. سهیلی می گوید:

والله نشد که من خدا را با این اشعار بخوانم واو دست مرا خالی برگرداند. (استاد فاطمی نیا با تلخیص و تغییر)

۷
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان