حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

جاخانومی!

/ بازدید : ۴۸۰

یا من هو اضحک و ابکی


رفته بودیم زیارت امام زاده صالح. قرار شد دخترم را من ببرم و محمدحسین با مادرش برود. قرار و مدارها را گذاشتیم و داشتیم جدا می شدیم که محمدحسین رو کرد به مادرش و گفت:

- مامان! من رو می بری "جاخانومی"؟

+ "جاخانومی؟" جاخانومی دیگه چیه؟

- همون جایی که خانوم ها فقط هستند و آقا ها رو راه نمی دهند دیگه !!


+

نفیسه خانم هم یکی دو هفته است سینه خیز می رود! جدیدا خیلی هم فرز شده و تا خوراکی دستمان بگیریم ظرف سه سوت خودش را می رساند پیش پایمان و آنقدر غر می زند که به او هم بدهیم! می ترسم بس که می خورد "خپل بشود" و باقی قضایا ... !!

۱۰

من به شوق قفست آمده ام، در بگشا...

/ بازدید : ۵۳۷

هو الرئوف

عشق رسوایی محض است که حاشا نشود

عاشقی با اگر و شاید و اما نشود

 

شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم

هر کسی در به در خانه ی لیلا نشود

 

لذت عشق به این حسِّ بلا تکلیفی ست

لطف تو شاملم آیا بشود؟ یا نشود؟

 

هر قَدَر باشد اگر دورِ ضریح تو شلوغ

من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود

 

امن تر از حرمت نیست، همان بهتر که

کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود

 

بهتر از این؟! که کسی لحظه ی پابوسیِ تو

نفس آخر خود را بکِشد پا نشود 

 

دردهایم به تو نزدیک ترم کرده طبیب

حرفم این است که یک وقت مداوا نشود!

 

من دخیلِ دلِ خود را به تو طوری بستم

که به این راحتی آقا گره اش وا نشود

 

بارها حاجتی آورده ام و هر بارش

پاسخی آمده از سمت تو، الّا نشود

 

امتحان کرده ام این را حرمت، دیدم که

هیچ چیزی قسم حضرت زهرا نشود

 

محمد سهرابی

۲

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است...

/ بازدید : ۵۹۴

هو الرئوف الرحیم

از دیروز تا حالا به آن پیرزن فقیر و نداری فکر می کنم که توی یکی از فیلم های مربوط به پیاده روی اربعین، گریه می کرد و می گفت "خدایا! به من پول نده! می ترسم اگر به من پول بدهی دیگر نیمه های شب از خواب بلند نشوم و التماست را نکنم که به من چیزی بدهی"...


+

گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم

نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت

عیسی دمی کجاست که احیای ما کند


حافظ
۳

انتظار یا فراموشی؟

/ بازدید : ۳۱۳

یَا هَادِیَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ 


انتظار و فراموشی هر دو سخت هستند
اما اینکه ندانی باید فراموش کنی یا انتظار بکشی
از هر چیزی سخت تر است!


پائولو کوئیلو

۲

به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست...

/ بازدید : ۴۳۷

هو خیر ناصر و معین


آه کز تاب دل سوخته جان می سوزد
ز آتش دل چه بگویم که زبان می سوزد


هوشنگ ابتهاج

۲

در خزانِ فصل های غم قرارم رفته است*

/ بازدید : ۴۱۰

یا راد ما قد فات


من همیشه معروف بوده ام به صبر و آرامش. آنقدر که بعضی ها حرصشان در می آمد که توی این وضعیت چرا انقدر آرامم. حالا ده دوازده روز است انگشت نما شده ام توی همه جا. توی خانه، بین فامیل، بین رفقا، در محل کارم همه می دانند حالم خوش نیست. رئیسم امروز می گفت "تو دیگه اصلا کار نمی کنی! نه؟ آخه بگو چی شده انقدر حالت گرفته است؟" بعد زیر زیرکی چشمکی به همکارم می زند و می گوید "دمش گرم! هر کی زده توی حالت خیلی خوب زده! دمش گرم خدایی! فکر نمی کردم کسی بتونه اینجور تو پر تو بزنه..." بعد هرسه می زنیم زیر خنده...

خدایی راست می گوید... دمش گرم هرکس زده است توی پرم. من که معروف به صبر و آرامش بودم حالا تمام تحمل و آرامشم بر باد رفته است. آن تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد. الان گاهی تحمل نیم ساعت بعد را هم ندارم. بی قرار بی قرارم...


صاحب نفسی پیدا نمی شود با دعایش با کلامش با آرامشش آرامم کند؟ گاهی از اضطراب و دلمشغولی حتی گریه هم نمی توانم بکنم... این غصه آخر مرا خواهد کشت... من می دانم...


* سیامک کیهانی

۳

چیری نمانده از منِ آن روزهای من...*

/ بازدید : ۶۱۳

یا انیس من لا انیس له

"بیا تا برایت بگویم... چه اندازه تنهایی من بزرگ است..."

یکبار فاطمه ام برایم نوشت این کلمات را...

"و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی کرد..."

از آن روز معنای جدیدی دارند...

"و خاصیت عشق این است..."

از آن روز عاشقانه ترین کلمه هایی هستند که می شناسم...

+

سخت می گذرند این روزها... خیلی زیاد... کمکم کنید همچنان با دعا...

می دانید؟ فکر کنم ناامیدی سخت ترین مرحله ای است که یک آدم باید طی کند تا خدا گره ها را باز کند... تازه اگر باز کند... دعا کنید باز کند...

دلمان گرفته است این روزها... زیاد گرفته


*مهدی فرجی

۱

مواظب دلهاتون یاشید...

/ بازدید : ۴۲۰

یا لطیف


گاهی یک پیام ساده و رسمی هست مثل "سلام حال شما چطوره؟" که در حرف به حرفش "محبت جریان داره" و گاهی صدتا شعر عاشقانه هست که از حرف حرفش هزار هزار دروغ و تزویر و هوس فوران می کنه. مواظب دلهاتون باشید. فقط دلها هستند که خدا بهشون قدرت تشخیص این دوتا رو داده... مواظب دلهاتون یاشید...


ببینید لطفا: شعر و اجرای لطیف مهدی سلطانی

۲
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان