حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است...

/ بازدید : ۵۹۴

هو الرئوف الرحیم

از دیروز تا حالا به آن پیرزن فقیر و نداری فکر می کنم که توی یکی از فیلم های مربوط به پیاده روی اربعین، گریه می کرد و می گفت "خدایا! به من پول نده! می ترسم اگر به من پول بدهی دیگر نیمه های شب از خواب بلند نشوم و التماست را نکنم که به من چیزی بدهی"...


+

گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم

نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت

عیسی دمی کجاست که احیای ما کند


حافظ
۳
وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
۱۶ مرداد ۱۹:۱۶
 می ترسم اگر به من پول بدهی دیگر نیمه های شب از خواب بلند نشوم و التماست را نکنم که به من چیزی بدهی

+نمیدونم دیگه این روزا مخم نمیکشه کدوم وری فکر کنم 
اما همچنان زور  این سبکی فکر کردنم انگار یه نمه  بیشتره 
:|
پاسخ :
چرا سخت شده این جوری دیدن براتون؟ اتفاقی افتاده؟ البته سخته می دونم...
یه دوست ...
۱۷ مرداد ۰۰:۱۹
در این قفس به یاد تو پرواز می‌کند

امیدوار ولی خسته و بیمار .. دل


الدعا
پاسخ :

برای خودتون بود؟

یه دوست ...
۱۷ مرداد ۱۱:۵۵
سلام و رحمت
نخیر...هنوز اینقدر قوی نیستم بنده :)
پاسخ :
ان شا الله که شعرهای شما بهتر بشه از این ها :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان