پاسخ :
سلام مجدد. با عرض معذرت بسیار زیاد از تاخیری که در جواب کامنت ها داشتم. ببخشید من رو.
قرآن می فرماید :
وَمِنْ آیاتِهِ أَنَّک تَرَی الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ (سوره فصلت آیه ٣٩) / از آیات او این است که زمین را خاشع می بینی، اما هنگامی که آب بر آن می فرستیم به جنبش در می آید و نمو می کند،..
همه ما دیده ایم و می دانیم که هر خاکی با رسیدن باران سبز نمی شود. گاهی این باران تبدیل می شود به سیل، گاهی فقط گل می کند و گاهی هم هیچ اتفاقی نمی افتد. این حال خشوع که برای توصیف خاک آمده است در این آیه، انگار که می گوید باید خاک "پذیرنده و نرم" باشد تا با رسیدن باران، از خود حرکتی و جنبشی نشان دهد و ثمری از آن حاصل شود. زمین باید زمینه حیات را داشته باشد. زمینه اش چیست؟ خشوع و تذلل.
گرچه که مترجمان خشوع را در اینجا "خشک و بی حرکت" ترجمه کرده اند (که درست است و مشکلی با آن نیست و کاملا دارای وجه است) اما این نگاه هم شاید قابل دقت باشد (برخی هم اشاره کرده اند به این امر) و این به خاطر ظرفیت آیات قرآن است که می تواند متحمل معناهای مختلفی باشد که همه آنها هم درست باشند در سطح و جای خودش. حالا اینکه ما هم از خاکیم جای خودش محفوظ.
در ادامه قرآن می فرماید "ان الذی احیاها لمحیی الموتی" می فرماید : کسی که اینها را زنده کرد مرده ها را هم زنده می کند. می فرماید "اینها" را. یعنی چه چیزهایی را؟ یعنی خاک خاشع را. گویابرای زنده شدن (فرمود اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم) باید که نرم و پذیرنده بود. یعنی زمینه زنده شدن انسان خاکی، مانند زمینه زمینی که می تواند به جنبش درآید و نمو کند و حاصل دهد، خضوع و تذلل است تا بتواند زنده شود. تسلیم و فروتنی نسبت به دستورات الهی...
امام کاظم علیه السلام فرموده اند : کشت در دشت هموار مى روید و نه در سنگلاخ ؛ همین گونه حکمت در دل فروتن ، آباد و بارور مى شود ، نه در دل متکبّر سرکش .