حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را...

/ بازدید : ۵۹۵

هو الله العلی الاعلی


غدیر روز آشکار شدن نور ولایت است برای زمینیان. روزی که آقای ما را به ما معرفی کرده اند  و فصلی تازه گشوده اند برای مومنان عالم. فصلی که در ١٨ ذی الحجه سال ١٠ام هجری آغاز شد و هنوز پایان نیافته است ... تا فصل ظهور ان شا الله...

+

این عید سعید برای من اما دو معنای دیگر هم دارد. اول اینکه سالروز ازدواجمان است و شکل گرفتن خانواده ای که اگر هزار ایراد هم داشته باشد اما "اسس علی التقوا من اول یوم*" بنا شده است (اگرچه که گاهی خراب کرده باشم و همیشه بر این آغاز وفادار نمانده باشم) و در آن "رجال یحبون ان یتطهروا"...  و خدا وعده فرموده است که "و الله یحب المطهرین**"... ان شا الله که همیشه اینگونه بماند...

و دیگر اینکه از افتخارات (توخالی) م این است که متولد این روز عظیم هستم... به نوعی سه تولد را در این روز باید جشن بگیریم که امسال جشنمان را مهمان علی بن موسی الرضا هستیم ان شا الله...

در حرم ثامن الائمه نایب الزیاره خواهم بود اگر خدا بخواهد...

+

این عید عزیز و عظیم را ویژه تبریک عرض می کنم.


* و** سوره توبه آیه ١٠٨

۲
الـ ه ـام 8 عـظـیـمـی
۲۹ شهریور ۲۳:۱۲
بسیار التماس سلام و دعارسانی به حضرت را دارم...
پاسخ :

یاد دوستان مجازی بودیم...

عــ ـاکـ ـف ...
۳۰ شهریور ۲۰:۱۷
 
 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین
والائمة المعصومین علیهم السلام...


عیدتون مبارک :)
پاسخ :

 عید شما هم مبارک... بر همه عالم مبارک ان شا الله
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین 
والائمة المعصومین علیهم السلام...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان