دنیای بی علی... :: حَضرَتِ آب

دنیای بی علی...

چهارشنبه ۹ تیر ۹۵ / بازدید : ۳۳۵

یا علی

مرغ از قفس پرید،

ندا داد جبرئیل:
زین پس،

شما و ...

وحشت دنیای بی علی...

+ التماس دعا

۳ نظر

Lady cyan ※※
۰۹ تیر ۲۰:۰۹

در ره خود خسته و بی تاب

یاسمن ها را به بوی عشق بوییده

یا نسیمی در این ره متروک

دامن از عطر یاس تر کرده

از سیاهی چرا حذر کردن

شب پُر از قطره های الماس است

آنچه از شب بجای می ماند

عطر سُکرآور گل یاس است....

پاسخ :
سلام. خیلی خوش آمدید به اینجا :)

خیلی زیبا بود. ممنون از شما...

وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
۱۰ تیر ۰۱:۲۴

امشب
                                                                            اذان
                                                                            گریه
                                                                            بگوید
                                                                            بگو،
                                                                            بلال

                                                      سلمان به آه گفت: ابوذر تمام شد !

^{علیرضا قزوه}

پاسخ :
:((

صحبتِ جانانه
۱۰ تیر ۱۴:۲۳
لا اله الا الله

پاسخ :
:(

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

About Me

اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان

دنبال کنندگان ۵۰ نفر