حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

شب رغبت ها...

/ بازدید : ۵۱۱

یا لطیف

من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باش

گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش


گر سر مقصود داری مو به مو جوینده شو

ور وصال گنج خواهی سر به سر ویرانه باش


گر ز تیر غمزه خونت ریخت ساقی دم مزن

ور به جای باده زهرت داد در شکرانه باش


چون قدح از دست مستان می خوری مستانه خور

چون قدم در خیل مردان می‌زنی مردانه باش


گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند

گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش


یا به چشم آرزو سیر رخ صیاد کن

یا به صحرای طلب در جستجوی دانه باش


یا مسلمان باش یا کافر، دورنگی تا به کی

یا مقیم کعبه شو یا ساکن بت خانه باش


اونقدر سرم شلوغ بود که فرصت نشد درباره این شبها و روزهای بارونی تهران مطلبی بنویسم. عالی بودن این روزها...

ان شا الله خدا مبدا میل مون رو عوض کنه که امشب شب تقدیر میل ها و رغبت هاست. التماس دعا

* فروغی بسطامی


بعدا نوشت: چرا هیچکس نگفت اینجا انقدر بهم ریخته است؟!


۵

آیینه شو...

/ بازدید : ۵۴۲

ان الله یحب المتطهرین


قذارات عالم قلب، مبدأ تمام قذارات است. و آن عبارت از تعلق به غیر حق و توجه به خود و عالم است. و منشأ آن حب دنیا، که بالاترین خطاها است، و حبّ نفس، که مادر همه امراض است، می‏باشد. و تا ریشه این محبت در قلب سالک است، از محبت اللّه‏ اثری در آن حاصل نشود و راهی به سر منزل مقصد و مقصود پیدا نمی‏کند. و تا سالک را بقایایی از این محبت در قلب است، سیر او الی‏اللّه‏ نیست بلکه «الی‏النفس» و «الی‏الدنیا» و «الی‏الشیطان» است. پس، تطهیر از حبّ نفس و دنیا اول مرتبه تطهیر سلوک الی‏اللّه‏ است حقیقتا، چون قبل از این تطهیر، سلوک الی‏اللّه‏ نیست و به مسامحه گفته شود سالک و سلوک


امام خمینی رحمه الله علیه /  آداب الصلوه صفحه ٥٨

+

پی نوشت: یک طرح دیگر را از اینجا دریافت کنید. کدوم بهتره؟

۵

به غلامی تو مشهور جهان شدحافظ / حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد...*

/ بازدید : ۴۸۶

یا من لا مفر الا الیه

بعضی ها هم هستند که می روند مثلا "خودشان" باشند، غافل از اینکه "نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ**"...

+

«إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا***»؛ پروردگارا! مرا این عزّت بس که بنده تو باشم و این فخرم بس که پروردگارم تو باشی



* حافظ

** خدا را فراموش کردند پس به خدا هم آنان را فراموشی خودشان گرفتار کرد...(حشر/ ١٩)

***خصال/ شیخ صدوق/ جلد دوم صفحه ٤٢٠

۳
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان