دل مرگی...
یا طبیب القلوب
امروز فهمیده ام که بیچاره شده ام. دلم را از دست داده ام. تیره ام تیره ام تیره ام... اورژانسی طبیب قلب لازمم. به خدا دروغ نیست به امام حسین دروغ نیست. به امام حسین اغراق نمی کنم، به سیدالشهدا اورژانس لازمم... تو را به خدا یکی خدا را صدا کند... تو را به خدا یکی خدا را صدا کند... تو را به خدا قسمتان می دهم...
چهار قفله ام کرده اند. گیرم انداخته اند. چهارتا آدم گردن کلفت دست و پایم را گرفته اند و یکی دارد کتکم می زند. کلی پارچه هم کرده اند توی دهانم. معجزه می خواهم. معجزه می خواهم دوباره. دوباره معجزه چشمهایت را رو کن... گرچه تازگی ها فهمیده ام که کور بوده ام. به اندازه همه عمرم کور بوده ام. تا به حال هم معجزه چشمهایت را ندیده ام.... همه این حرف ها الکی ست... اما تو معجزه کن. نشان بده با زنده کردن این قلب، با زنده کردن این مرده با اجابت خواسته ام که می دانی "محی الموتی" تویی... آب عشقت را بزن به این دشت اگرچه که نمی دانم زیر این خاک "سنگ سخت است" یا "خاک نرم آماده رویش"... (اینها را باید با فریاد خواند. فریاد بزنید و بخوانید لطفا)
+
اینم برای خالی نبودن عریضه! برای شما که دلتان حالش خوب است و حواستان نیست که ممکن است روزی این دل چون آیینه تیره و تار شود...
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می فرمایند
"دل مومن از کعبه بالاتر است"
هر دلی که حامل محبت امیرالمومنین علیه السلام است، حرمتش از کعبه بالاتر است!
پس ما که در مملکت شیعی زندگی می کنیم، از چپ و راست در اطراف ما کعبه است. خیلی باید مراقب باشیم دل های اینان را نشکنیم! آبروی مومنین را نبریم، خدای نکرده دل شکستن باعث ظلمت و بیچارگی انسان می شود. با این کارها انسان عاقبت به خیر نمی شود.
استاد فاطمی نیا