ما هیچ ... ما نگاه ...
یا خیر حبیب و محبوب
منظرهی ویرانی آدمها
غم انگیزترین منظرهی دنیاست
ببینی کسی مثل طاووس میرفته ،
حالا مرغ ِ نحیفی است ،
پرش ریخته...
رضا قاسمی
+
قبل از آدم ها، این شعر برای خدای مهربون تو دلمون گفته شده انگار... بیاین یه شبم برای غریبی و تنهایی او اشک بریزیم...
++
یسئلونک ماذا ینفقون...
یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه...
یسئلونک عن الخمر و المیسر...
یسئلونک ...
یسئلونک ...
.
.
.
اما قبل از اینکه خدا جواب سوال های این آدم ها رو بده یه درد و دلی با حبیب ش می کنه... می فرماید:
اگرم کسی از بنده های من پیدا شد درباره من هم از تو سوال کرد، اگر کسی هم من رو خواست طالب بود درباره منم چیزی بدونه بگو من نزدیکم ... جواب می دم به هر کسی که چیزی از من بخواد...
بعد هم شروع می کنه به جواب دادن به سوال های مردم...
چقدر غربت تو این آیه خوابیده...
* وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ...
+++
با تشکر از "یه دوست" عزیز بابت شعر بالا که برای من حس غریبی داشت خصوصا امشب ...