تبر به دوش
هو الحی الذی لا یموت
زمین ز بتکده ها پُر شده است... ابراهیم!
دوباره دور تفاخر شده است... ابراهیم!
گرفته هرز تجمل حصار حوصله را
که نان سادگی آجر شده است... ابراهیم!
دمیده بر ریه ی شهر دود تلخ ریا
و روزگار تظاهر شده است... ابراهیم!
مذاق اهل محبت در این زمانه ی بد
اسیر طعم تکاثر شده است... ابراهیم!
چه زود گم شده در کوچه های عادت، عشق!
زمین دچار تنفر شده است... ابراهیم!
ببین تو عزّت لات و منات و عزّی را
تبر ز دست تو دلخور شده است... ابراهیم!
تبر به دوش چرا از سفر نمی آیی
زمین ز بتکده ها پُر شده است... ابراهیم!
پروانه نجاتی
نماز و روزه و حج و اشک و محبتی که انسان رو در بغل طاغوت قرار بده "هیچ ارزشی" نداره و "هیچ ربطی" به دین هم نداره. نشانه ارزشمند بودن این کارها برای انسان، تمایل به خارج شدن از آغوش طاغوت هاست... به خدا ما رو از طاغوت ها نجات بده...این روز بزرگ و عزیز و میلاد حضرت وای عصر (عج) رو تبریک می گم... ان شا الله مقدمه ای باشه برای رهایی از بند طاغوت ها...