اوج غربت علیست این لحظات ...
یا علی
ایام فاطمیه زیاد یاد حاج آقا مجتبی می افتم. اونجایی که با حال نزار و صدای خسته و بی حال در آخرین شب قدری که بودند فرمودند: "مرجعیت به کنار... تدریس به کنار... عرفان به کنار... امشب می خوام روضه بخونم...
.
.
.
.
.
در وسط کوچه تو را می زدند.... کاش به جای تو مرا می زدند..."
:::
امشب تازه اول غریبی علی (ع) ه... این بیت حافظ وصف حال امشب مولای ماست که:
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند...
همین ساعت ها باید باشد که امیرالمومنین امانت را به صاحبش بازگرداند... لقد استرجعت الودیعه... امانت برگردانده شد...