لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم...
یا ساقی العطاشی
باز هم مهمان توام... خسته... تشنه... سرگشته... حیران...تو سنگ صبور دردهای همه ای... تا هیچکس دردها را برای برادر نبرد... که حریم برادر جای فکر به دردها نیست... بی ادبیست در محضر او درد بردن... و تو اقای ادبی...
.
.
.
.
.
.
نفیسه را هم امانت سپردم. به آقایی که مهمان نوازی اش را همیشه "یافته ام". حالا دیگر خیالم راحت است. که تو امانتدار خوب و امینی هستی. مطمئن م که روز قیامت، ما را سالم به هم می رسانی... حالا می شود آسوده سر به بالین گذاشت...
#کربلا_المقدسه