یا معین الفقرا و الضعفا
هو الرئوف
شنیدمت که نظر می کنی به حال ضعیفان...
باید اقرار کنم اینهمه دوری از تو
هو الرئوف
شنیدمت که نظر می کنی به حال ضعیفان...
باید اقرار کنم اینهمه دوری از تو
یا سریع الرضا.
آسمان دلگیر بود اینجا، زمینش خسته بود
قرنها بال کبوتر، پای آهو بسته بود
سرزمین عشق بود اما سلیمانی نداشت
ملک عاشقها هزاران سال سلطانی نداشت
باده نوشان شهرشان یک عمر بیمیخانه بود
دست پیمان بستهی این قوم بیپیمانه بود
تا سحرگاهی ورق برگشت و خوش شد سرنوشت
آمد و خاک خراسان تکهای شد از بهشت
کعبه و حج فقیران بود، میدانی چه کرد؟
آمد و ذیقعده در تقویم ما ذیحجه کرد
سرزمین تشنهی ما بعد از آن میخانه داشت
ساقی خوش ذوق در میخانه، سقاخانه داشت
بعد از آن دستان ما در دست گوهرشاد بود
مثل عیسی قبلهی ما پنجره فولاد بود
تا که او را دیده، بند از پای آهو وا شده
از همان روز است چشم آهوان زیبا شده
از همان روز است این دلها کبوتر می شدند
از تماس چوبپرها صاحب پر میشوند
چشم واکن کور مادرزاد! گنبد را ببین
نور صحن عالم آل محمد (ص) را ببین
چشم وا کن پارهای از پیکر پیغمبر است
یا علی گویان بیا! همنام جدش حیدر است
السلام ای شمس! محتاج نگاهی ماندهایم
در شب تاریک و مرداب سیاهی ماندهایم
یک نظر کن تا که از دیوار ظلمت رد شویم
شاهد «نورٌ عَلی نورِ» تو در مشهد شویم
قاسم صرافان
هو الحمید.
قال الامام علی - علیه السلام - : اذا اراد الله سبحانه صلاح عبدٍ ألهمهُ قلةَ الکلام و قلة الطعام و قلة المنام
غررالحکم، حدیث ٤١١٧
امام علی - علیه السلام - فرمود: هرگاه خداوند سبحان صلاح بندهای را بخواهد، کمگویی و کم خوری و کمخوابی را به او الهام کند
یَا مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ
کلامی کوتاه از حجت الاسلام غلامرضا قاسمیان
هو البصیر.
یَکْتَسِبُ الْکَاذِبُ بِکَذِبِهِ ثَلَاثاً سَخَطَ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ اسْتِهَانَةَ النَّاسِ بِهِ وَ مَقْتَ الْمَلَائِکَةِ لَه
دروغگو با دروغگویى خود سه چیز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.
غررالحکم و دررالکلم حدیث ٤٤١٨
«لا یؤمن العبد حتی یحب لاخیه ما یحب لنفسه من الخیر»
انسان، مؤمن محسوب نمی شود مگر آنکه دوست بدارد برای دیگران آنچه راکه برای خود دوست می دارد.
فخر رازی، تفسیر کبیر، جلد 23 ذیل آیه 19 نور
«قتل الخراصون الذین هم فی غمرة ساهون »
مرگ بر دروغگویان، آن کسانی که در جهل و غفلت غوطه ورند.
خراصون کسانی هستند که مطلب بی اساس را به دیگران انتقال می دهند.
ذاریات/ ١٠
خیلی ناراحت شدم وقتی دیشب در خبر ٢٠:٣٠ شنیدم که می گویند "مهدی هاشمی از زندان در فیس بوک خودش پیام گذاشته که این درگاه باز است"! بعد هم می گوید یاد آن کاریکاتور معروف افتادم که... و منظورش این است که هتل است زندان برای ایشان. صرف نظر از اینکه او مجرم شناخته شده است و صرف نظر از حواشی این پرونده و قضایای پیرامون این زندان رفتن، از فیلم منتشر شده از وداع او تا حرف های رئیس قوه قضائیه و نوع خبررسانی و غیره، باید گفت که دروغ گفتن رسانه ملی در این خصوص خیلی ناراحتم کرد. اساسا از سیاست های خبری صدا و سیما واقعا آزرده ام. سبکی هتاک و لحنی مسخره گر و سفسطه هایی کودکانه در کنار کوتاه نگری و بازیگری همه از خصوصیات طیف عظیمی از رسانه های این مرز و بوم شده است که واقعا کلافه ام می کند.
دروغ "کوچک این بار صدا و سیما" این بود که مهدی هاشمی "از داخل زندان" این پیام را منتشر کرده است و یعنی اینکه در زندان نه تنها به اینترنت که به فیلترشکن هم دسترسی دارد. نکته اینجاست که "متن را شب قبل از زندان توی فیس بوک گذاشته بود و من دیده بودم آن را". گرچه از نظر خیلی ها کوچک به نظر بیاید اما در نظر خیلی ها هم مشت نمونه خروار است. تازه بگذریم که این تف سربالاست. یعنی قوه قضاییه ما اینقدر بی در و پیکر است. بی اعتمادی به نظام را افزایش می دهد. بکوتاه نگری که می گویم یکی از مصادیقش هم همین است.
بگذریم که هدف چیست و سیاست بازی بعضی از رسانه های "اسلامی و انقلابی" روی ماکیاولی (تئوریزه کردن نظریه "هدف وسیله را توجیه می کند" را به ایشان نسبت می دهند) را سفید کرده است.
یا من الیه یرجع الامر کله.
خدا اراده کرده و مىخواهد که ما راحت باشیم؛ یُریدُاللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ. و این یُسر، یُسر وجود ماست، نه یُسر کارها و امور؛ چون کارها براى کسانى راحت مىشود که وجودشان راحت شده باشد. فراغت براى کسانى است که به وسعت قلب و سعهى صدر رسیده باشند.
دل آدمی بزرگتر از این زندگی است و این راز تنهایی اوست. او چیزی بیشتر از تنوع و عصیان را می خواهد. او محتاج تحرک است و حرکت، با محدودیت سازگار نیست، که محدودیت ها عامل محرومیت و تنهایی ماست. تو سعی کن امیر دنیا باشی، نه اسیر آن. اگر بخواهی امیر باشی و در باتلاق نمانی، باید هدف را فراموش نکنی و از حرکت چشم نپوشی. باید سنگ راه دیگران نباشی و گرد و خاک بلند نکنی.
نامه های بلوغ/ نامه سوم/ علی صفایی حائری (عین-صاد)
هو الهادی
آنچه آدمى را بالا مىبرد، نه سرمایه است و نه عمل که سعى اوست. سعى، نسبت عمل به سرمایه است و حالتى است در عمل، نه خود عمل. کسى که مقدارى سرمایه دارد؛ مثلاً صد تومان و از این مقدار، ده تومان بیرون آورده، با کسى که هزار تومان سرمایه دارد و از آن، صد تومان بیرون کشیده است، سعىشان یکى است گرچه عملهایشان متفاوت است.
آنچه به انسان رفعت مىدهد، بسته به مقدار سعى اوست، نه عمل او؛ که عمل وابسته به شرایط و امکانات آدمى است، ولى سعى در هر مقدار از استعداد و توانایى اوست.
حرکت / علی صفایی حائری (عین- صاد)
هو الرزاق
وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (سوره انسان/ ٢١)
و پروردگارشان آنها را شرابى پاک و پاک کننده (از همه کدورتها) بنوشاند
بار خدای را عز و جل بر روی زمین بندگانی اند که آشامنده شراب معرفتند و مست از جام محبت [...] یکی را شراب معرفت از خمخانه رجا داد [...] یکی را از شرابِ وصلت از جام محبت داد، بر بساط انبساطش راه داد، بر تکیه گاه انسش جای داد [... و] یکی را از دیدار ساقی چندان شغل افتاد [پرداختن به کار بدون فراغت] که به شراب نپرداخت...
سَقَیتَنی کأساً فأسکَرتنی
فمِنکَ سُکری لا مِنَ الکأسِ [* و **]
* جام باده را به من آشاماندی و مستم کردی پس مستی من از توست نه از جام باده!
** کشف الاسرار و عده الابرار تالیف رشید الدین میبدی
*** [تیتر]
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما (حافظ)
****
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
خیام
یا اجود الاجودین.
درحرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است
شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتراست
بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند
دل اگر باغیر تو بیگانه باشد بهتر است
گربنا باشد دلم را جز تو آبادش کند
این دل ویران همان ویرانه باشد بهتراست
جان من آقا مرا سرگرم کاشیها مکن
میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتراست
صحنتان را میزنم برهم جوابم را بده
این گدا گاهی اگردیوانه باشد بهتر است
مدعی در این حرم از سیر بالاها مگو
این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه باب الجوادت مال من
جای ما پشت در میخانه باشد بهتراست
من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم
توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است
تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم
این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است
صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت
پشت ما توصیه ی شاهانه باشد بهتر است
گریه کردم شانه ی گرم ضریحت بغض کرد
وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتراست
کربلا از تو گرفتن واقعا شیرین تراست
روزی ماهم ازاین کاشانه باشد بهتر است
اشک میخواهم زتو دریای فبک للحسین
رزق من از جام سقاخانه باشد بهتراست
محمدجواد پرچمی
یا رفیق من لا رفیق له.
در همه حالات با تمام وجود بگویید «الحمدالله». در مشکلات نیز بگویید «الحمدالله». خدای تعالی جبران می کند. اگر می خواهید در زندگی شاداب و با نشاط باشید دائم «الحمدالله» بگویید. اگر کسی به شما بی احترامی کرد بگویید «الحمدالله» زیرا خود این بی احترامی در حق شما خیلی نعمت است.
خلق را با تو بد و بدخو کند ///// تا که میلت جانب آن سو کند
اگر جمعیت به شما اقبال کرد یا ادبار کرد، باز بگویید «الحمدالله». در این صورت راحت راحت می شوید .
آیت الله محمود امجد