هو البصیر
احتمالا باید ریشه در "خودخواهی" یا "خود حق پنداری مفرط داشته باشد" اینکه یکی گمان کند:
«اگر "دشمنی" از "من" یا "هم فکرانم" یا کسانی که "به آنان علاقه دارم" تعریفی کرد، حتما دارند به توانایی ها و درستی راه و روش ما "اعتراف" می کنند؛ اما اگر از طرف مقابل یا طرفدارانش یا کسانی که مورد احترامشان هستند تعریفی کرد باید به خودش و راه و روشش شک کند چون "دشمن از او تعریف کرده است"»...
+ من هم شنیده ام که این جمله از حضرت امام است (ندیده ام البته) اما "حرف باید درست فهمیده شود" و "حق، خرج مقاصد سیاسی نشود"؛ لابد یا "درست فهمیده نشده" که منجر به این یک بام و دو هوا و تناقض فکری و رفتاری می شود و یا حق، دستمایه اغراض سیاسی و اهداف جناحی قرار گرفته و منِ هوادار هم بازی خورده ام و توی تور جنگ روانی رسانه ها گیر افتاده ام...
++ "لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبِیِّنت وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط" یعنی فقط رهبر بصیر کافی نیست (ارسلنا رسلنا)، فقط حرف خوب و قانون مناسب کافی نیست (انزلنا معهم الکتاب)، بلکه باید میزانی داشت که بگوید کدام رفتار محکم است کدام متشابه، کدام حرف برای کجا و با چه شرایطی است (به تعبیر "آقا"، سنجه ها و معیارها) و الا قیام به قسط محقق نخواهد شد...
+++ دیشب اخبار صدا و سیما می گفت: "جان کری در جمع تعدادی از مقامات عرب گفته که در تمام جهان عرب ژنرالی مانند سردار سلیمانی پیدا نمی شود"...
++++ واضحه که انتقاد من صرفا به مدعیان بصیرته. هیچ جنبه دیگری در این متن مد نظر من نیست.