حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

جای من پشت در میخانه باشد بهتر است...

/ بازدید : ۳۷۲

هو اللطیف

 

موقع خداحافظی گفتم: "سفارش من را به عمویت می کنی؟"

گفت: "تو زائری من سفارشت را بکنم؟"

گفتم: "تو فرزند سیدالشهدایی. صاحبخانه من یکبار شرمنده فرزندان حسین شد. مطمئنم حرف فرزندان آقایش را زمین نمی گذارد..."

و فاطمه ام لبخندی زد...

 

:::

در این سفر، مهمان "باب الحسین" بودم. نه به خاطر حاجتی و نه به امید اجابتی. که "خواجه خود روش بنده پروری داند...". فقط محض "باب الحسین" بودن ش. که فرمود "و اتوا البیوت من ابوابها". صاحبخانه هم کم نگذاشت. مثل همیشه این سالها،  لطف ها کرد و مهربانی ها نمود... که "لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم..."

 

اولین بار که بر او وارد شدم سلام که دادم اولش جوابی نیامد. اربعین بود و ما کمترین زایر او. اما بعدش تا عرض کردم "آقا ما سفارش شده فرزندان حسینیم؛ جواب ما را نمی دهی؟" این قلب را باید می دیدی که با همه گرانی چه سخت به تب و تاب افتاده بود و گویی که "فانبجست منه اثنتا عشره عینا..."

۲
پرواز ...
۱۲ آذر ۱۱:۱۷
آخرین بار که رفتم مشهد یکی بهم گفت 
وقتی داری اذن میگیری 
تا دلت به هم نریخته
تا اوضاع آروم حالت رو به راهه 
و تا وقتی که منقلب نشدی
نرو ...
بذار اجازه بده ، بعد برو ...
بذار چشمات بابت ِ لمس ِ اجازه ی ورودش 
بارونی بشه
بعد برو ...
میخواستم برم وداع و میترسیدم
که اجازه نده ... که مجبور باشم وداعو از همون دور و بیرون حرمش بخونم
ولی ...
شاید سفارش ما رو هم ، یه روزی ، یه جایی 
یه فرزند ِ حسینی ...
کرده باشه ....
.
.
.
جمله عربی آخری یعنی چی ؟

پاسخ :

قبل از سفر کمی از یه کتاب رو مطالعه کردم به نام "زیارت عارفان". بعدش گذاشتمش کنار! چون دقیقا همین قسمت رو که تاکید شده بود اشک نشانه اجازه است رو خوندم... گفتم نکنه بگن نه!

 

 

وَ أَوْحَیْنا إِلی‏ مُوسی‏ إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً

موسی عصای خودش را به "سنگ" زد و از دل سنگ دوازده چشمه جوشید...

یه دوست ...
۱۴ آذر ۰۱:۱۹
خوب شد ک خلاصه نگفتین" خیلی خوش گذشت" :)
بنویسین بازم.. از کربلا ..


الدعا..
پاسخ :

:)) می خواستم همونم نگم تازه :)

ان شا الله...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان