حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

چون "حسن عاقبت "نه به رندی و زاهدیست...!

/ بازدید : ۳۹۹

و لله عاقبه الامور


فکر کن که نیمه شب داری توی خیابان رانندگی می کنی. ماه رمضان است. حال خوشی داری. توی حال خودت هستی و داری از این نیمه شب ماه مبارک لذت می بری. ساعتی که اولیا خدا مشغول راز و نیاز با صاخب سفره هستند. توی سکوت شب، و خلوتی خیابان ها، ناگهان صدای گوشخراش یک اتومبیل مدل بالا خلوتت را و حال خوشت را به هم بریزد. سر برگردانی و ببینی چند دختر و پسر را که توی ماشین نشسته اند. با یک آهنگ تند توی ماشین خودشان را تکان می دهند و ماشین با سرعت زیاد از کنارت رد شود...

فکر کن چه استغفاری بالا میاندازی! هزارتا فحش می فرستی به ارواح پدر و مادرشان و خودشان که حالت را گرفتند. که حرمت این ماه را نگه نداشتند...


حالا فکر کن که چه آبروریزی بشود آن لحظه ای که در روز قیامت آنها بهشتی بشوند و تو جهنمی... اینهمه توی گرما روزه بگیر و گرسنگی بکش تشنگی را تحمل بکن و عاقبت نصیبت از اینهمه... هیچی به هیچی...

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...


کلام عجیب سیدالشهدا (ع) ست که وقتی از ایشان درباره ادب پرسیدند، فرمود:

« هُوَ اَن تَخرُجُ مِن بَیتِکَ فَلا تُلقی اَحَداً رَاَیتَ لَهُ اَفضَلُ عَلَیکَ»" (ادب آن است که از خانه که بیرون می روی، هیچ کس را دیدار نکنی مگر اینکه او را برتر از خودت پنداری) و چقدر سخت است مودب بودن در پیشگاه حضرت حق...

* عنوان از حافظ

۱
پرواز ...
۲۳ خرداد ۱۰:۱۷
ادب آن است که ...

مودب بودن در پیشگاه خدا
برمیگرده به
بزرگداشت بنده هاش...


چه حساسه خدا رو بنده هاش
پاسخ :

آره :) خدا خیییلی حساس رو بنده هاش... حتی رو بنده های بدش... حتی رو دشمناش...

+

دلم گرفت یهو...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان