حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

ویران شود این شهر که میخانه ندارد...

/ بازدید : ۸۹۴

یا طبیب القلوب

"یه دوست" می گفت اینجا را کمی غبار گرفته است انگار! راست می گفت.راستش تقصیر خودم است. تقصیر دلم که غبار گرفته است و پر شده از گرد و خاک. سرریز غبارها و گرد و خاک هایش هم می پاشد توی این خانه. احساس سبکی ندارم. این ماه عزیز که حال خوش و دل آماده ای می خواهد، یا باید بیافریند دارد می گذرد و این دلی که بزرگترین سرمایه یک آدم است دارد جلوی چشمهای خودم پر پر می زند که بپرد و نمی تواند. یا نمی توانم بپرانمش. دل که غبار بگیرد نوشته ها هم حس و حال ندارد. کلمه ها هم نفس نمی کشند، جان ندارند، حوصله ندارند با مخاطب همراه شوند. حس و حال بیشتر نوشته های این وبلاگ خوب نیست. به دل خودم نمی نشیند. دلیلش هم همین غبار گرفتن این قلب محجوب و دل مغلوب است.


"مقصود اصلی از تمام دستورات شرع،متاثر شدن قلب است.یعنی مقصود از تمام این سیرها و عبادت ها،این است که قلب انسان تاثیر پذیرفته و دری از دل به سوی مولا باز شود تا بنده بتواند،مولایش را شهود کند.این اصل کار  است.مقصد اعلی و ذی المقدمه تمام عبادات این است. اگر اعمال عبادی انسان هیچ اثری بر  دل نگذارد،عبادات بی ثمر بوده و فرصت ها از دست رفته است..."


خدا رحمت کند حاج آقا مجتبی را. چه خوب فرموده اند...

+

گفت :"دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را   ///    دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا..." (حضرت حافظ جان)


پ. ن. : راستی یک زحمت! چنر وقتی هست یک شعر را جستجو می کنم که یکی دو بیتش را بیشتر پیدا نکرده ام. کسی هست که داشته باشد و لطف کند کاملش را برایم بگذارد. ممنون می شوم. دو تا از بیت هایش که بلدم این است:

پر از سکوتم و از هرچه گفتنی خالی

درخت بی ثمرم از شکفتنی خالی

کتاب درسی سال گذشته ام کامسال

برای رد شده از حرف گفتنی خالی


۴
وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
۱۲ ارديبهشت ۱۲:۰۲
خب آدرس میخونه هم میخوایید؟؟
بودید حالا!!!

:)

شاید یوقتایی واقعا حس و حال و زمان و .... شرایط فراهم گردگیری نباشه 

ان شالله که حال دلتون خوب باشه
پاسخ :

:)) دیگه چیکار کنیم:) معتاد شدیم رفت!


ان شا الله به دعای شما :)

خانم الفــــ
۱۲ ارديبهشت ۱۲:۲۲
چقدر به فکرهای امروز صبح من شبیه بود....

دلی که آماده نیست...حجابهایی که روی هم تلنبار شده....و آمادگی ای که نیست..و امامی که منتظر ست..
پاسخ :
الفرص تمر مر السحاب... دل آماده غنیمتیه واقعا... حیف
صحبتِ جانانه
۱۲ ارديبهشت ۲۲:۰۳
دل اگر آ دم بشه...
پاسخ :
دل اگر دل بشه آدمم آدم میشه... :))
یه دوست ...
۱۳ ارديبهشت ۰۹:۱۷
نباید کسی بفهمد 
دست و دلِ این خسته‌ی خراب 
از خوابِ زندگی می‌لرزد. 
باید تظاهر کنم حالم خوب است 
راحت‌ام، راضی‌ام، رها ... 
راهی نیست. 
مجبورم!


سدعلی صالحی


-شعری ک کاملشو خواستید از "علی شمس علیزاده" هست اما کاملشو نتونستم پیدا کنم...
+ زمانه دوخت لبم را ب ریسمان سکوت / ک عهد عهد غم است و زمان زمان سکوت ...


الدعا
پاسخ :

برای خدا که نمیشه تظاهر کنیم . میشه؟ برای بنده هاش میشه. تازه بنده ها هم اگر اهل توجه و دقت باشند دست آدم رو میشه...

+

ممنون از شما. شاعرش رو می دونستم انگار. یادم میاد تو کامنت های یکی از وبلاگ های بلاگفا کسی گذاشته بود. که از بین رفت :)

+

به به! خیلی خوب بود...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان