حَضرَتِ آب

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم ...... «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

زاویه درست!

/ بازدید : ۶۹۱

هو البصیر


١. یکی از آشناهایمان هست که ٩٠ تا ٩٥ کیلو وزن دارد. این ٩٠ کیلو هم کاملا نامتناسب توی بدنش توزیع شده است و چگالی بالایی در قسمت شکم دارد! یکبار که بعد از مدتی ملاقاتی داشتیم و ٥ کیلویی هم اضافه کرده بود، به او گفتم "فلانی خیلی چاق شده ای. باید فکری بکنی برای خودت". در جوابم خنده ای کرد و گفت : "اولا من «کاملا نرمال»ام و همه می دانند که نرمال همین است که می بینی :| ثانیا «من اصلا چاق هم نیستم فقط تو داری از زاویه نامناسبی به من نگاه می کنی!»". بعد کمی چرخید. کمی هم شکم را تو داد و گفت: "ببین! الان درست شد؟!" :|


٢. انتخابات تمام شد و نتیجه را هم همه می دانید. تحلیل های و  بحث هایش هم بماند فعلا. اما یک چیز جالبی امروز توجهم را جلب کرد. اغلب تریبونهای تند و  "داد بزن" اصولگرا (چه مکتوب و چه مجازی) به طرز تابلویی تلاش کرده اند این دو روزه خود را کاملا "بی خیال نشان بدهند". انگار که اتفاقی نیفتاده است (حتی مثلا وطن امروز. تیتر امروزش را ببینید)! صدا و سیما هم که کلا زوم کرده است روی گل و بوته ( :| ) ! اغلب خودشان را زده اند به کوچه بغلی . حتی بعضی هایشان برای اینکه تیترهای انتخاباتی شان سریعتر از صفحه اصلی خارج بشود مطالب بسیار مسخره ای را به عنوان تیتر اصلی گذاشته اند روی سایت!  اما این وسط کیهان و یکی دوتا از تریبون های دیگر هستند با جدیت خاصی تلاش می کنند "زاویه درست را پیدا کنند!". هی می چرخند و می چرخانند و از مخاطبان (با بصیرتشان!) می پرسند "حالا درست شد؟!" (:|)


٣. اشتباه نکن! این پست گرایش سیاسی من را دقیق نشان نمی دهد! اشتباه نکن! زاویه درست را پیدا کن!


٤. اصلا قصد ورود به فضای انتخاباتی را نداشتم. اما حواشی جالبی داشت این انتخابات. یک مطلب ناقص درباره حواشی انتخابات و استراتژی های طرفین روی کاغذ نوشته ام که اگر حوصله کنم تایپش می کنم. در کل انتخابات جالبی بود اما...

۵
المستغاث بک یا صاحب الزمان
۱۱ اسفند ۱۰:۴۶
سلام
در کل انتخابات زاویه درستی را نشان نداد البته. بیشتر به نظرم لجبازی سیاسی بود
پاسخ :

سلام. اینجور نیست. اصلا این جمله ذاتا درست نیست. انتخابات یه رویداده که تحلیل های مختلف باید زاویه درست رو نسبت به مفهوم و چرایی و چگونگی اش پیدا کنند.

مثلا حتی اگر لجبازی سیاسی بود خودش زاویه مهمیه که باید شدیدا مورد بررسی و تحلیل "درست و صادقانه" قرار بگیره چون آسیب پذیری مون قطعیه. یک بازی باخت - باخت. اما به نظر من این نیست فقط . به نظرم این انتخابات زوایایی رو روشن کرد که تا به حال نشون نداده بود. اگر بعضی تریبون ها کمی ساکت بشن و اجازه بدن ملت کمی "فکر کنند"، می بینید که زوایای  خیلی جالبی پیدا خواهد شد!

درخت بلوط
۱۱ اسفند ۱۱:۰۷
نمدونم چرا هی همه میگن یه طوری نگیم که معلومه شکست خوردیم(سخت و مفتضحانه نبود ولی) و حرصمون دراومده. خب واقعا شکست خوردیم و حرصمون دراومده.سطل اشغال که اتیش نمیزنیم. حداقل حق سرخوردگی و ناراحتی رو از خودمون نگیریم.
پاسخ :

به نظر منم این هم یکی دیگه از استراتژی های اشتباهه. درست می گین.

+

اتفاقا به دلایل متعدد "مفتضحانه" بود خانم دکتر. نه فقط از یک جنبه که از جنبه های مختلفی هم "مفتضحانه" بود.  البته شما و خانواده محترمتون اونقدر که من فهمیدم "جزو تندهای اصولگرا هستید". و لابد می دونید که من اساسا با فکرها حرکت های رادیکالی مشکل دارم (ضمن احترامی (و حتی بیش از اون) که برای شما قایلم و خودتونم می دونید). این سعادت رو داشتم که در شبکه های مختلف مجازی و واقعی در میان رویکردهای مختلف سیاسی رفقایی داشته باشم. از بسیاری از مسایل و رویکردها باخبر بشم و درباره شون بحث و گفتگو کنم.  به نظر من اونقدر که "اصولگراها ی تندرو" ضربه زدند به نظام اسلامی ،"هیچوقت اصلاح طلب ها نزدند". در مطلبی که روی کاغذ آوردم به بعضی از دلایلش اشاره شده گرچه غیر مستقیم (چون موضوع چیز دیگه است)...

+

می خواستم یه مقاله مفصل براتون بنویسم اما وقت ندارم! بمونه طلبتون. شاید همین رو کاملتر کردم...

ببخشید که حرفم نصفه موند و بدون مستندات و دلایل صرفا به کلی گویی پرداخت. نظر شما برای من محترمه. این اختلافات باعث نمی شه از ارادت ما کم بشه...

سیده زهرا میم
۱۱ اسفند ۱۱:۱۶
" تو هر جای ایران یه اصلاح طلب باشه امکان نداره اصولگرا رای بیاره،باور کنید مردم دوستون ندارن ،نمیخوانتون،انتخابات آزاد برگزار کنید تا ببینید !"
یکی از دوستام بعد از انتخابات جمله های بالا رو بهم گفت ، فقط نمی دونم چرا منو با این حجم از آزاد اندیشی قاطی اصولگراها کرد :D  ( این" مردم دوستتون ندارن "منظورش این بود که اصولگراها رو دوست ندارن ، نه داداشم ها )
ولی در کل حرفش رو قبول دارم ، ١٢ سال نماینده های اصولگرا روی کار بودن ولی دریغ از یه کار مثبت . تا زمانی که اصولگراها بخوان به همین منوال کار کنن ، وضعیت کشور و انتخابات همینه (:
پاسخ :

:)))  چه عرض کنم! حجم آزاد اندیشی شما رو دوستتون بهتر می دونه البته:)) احتمالا حجمش به اندازه استانداردهای ایشون برای اصلاح طلبی نبوده:))

+

من قبول ندارم. اصلا نگاه مطلق کلی رو که به هیچ عنوان قبول ندارم. "هر جای ایران" ؛ "امکان نداره" ؛ "دریغ از یک کار مثبت"... نه اصلا!! من حتی درباره آقای "احمدی نژاد" هم این حرف رو نمی زنم حتی :)) این نگاه ها جز اینکه ذهن رو به سمت اشتباهی منحرف کنه "هیچ" ثمری نداره. "اصلا ضرر مطلقه" :D

+

فکر نکنم بیخود تر از یک مجلس یکدست و همه همسو مجلسی بشه درست کرد!

درخت بلوط
۱۱ اسفند ۱۵:۲۹
:) بله من از اون اصولگراهای تندرو هستم. اختلاف نظر در اصولگرایی و اصلاحطلبی سلیقه ای نیست. شخصیتی هست. این یک سبک زندگیه! همه مون فکر میکنیم اون یکی اشتباه میکنه! :)

اشاره ی من به اینکه مفتضحانه نبود شاید برای این باشه که میتونست از این بدتر هم بشه. ولی اینکه اصولگراها بیشتر ضربه زدند رو قبول ندارم. کم کاری اگر بوده هم برای اصولگراهاست و هم اصلاح طلب ها. هر وقت دولت عوض شده چینش مدیران عوض شده و تا بخوان(اگر بخوان) کاری انجام بدن دوباره یه دولت دیگه اومده و باید جاشون رو به نفر بعدی بدن. اصولگرایی و اصلاح طلبی نباید وارد کارهای اجرایی بشه که میشه. و تا ابد همینطوره. فکر نکنید الان دولت دروغگوی تدبیر با این مجلسی که خوب 50 درصدی اش دست خودشون هست میتونه معجزه کنه!

پاسخ :

اینجور نیست که میگید. این حرف که "اختلاف نظر اصولگرایی و اصلاح طلبی سلیقه ای نیست" یه دلیل داره و اونم اینه که در نظر شما تمام اصلاح طلبان در یک کاسه جمع شدند و تمام اصولگراها هم. در حالیکه اینطور نیست. باید تفاوت ها رو دید و اونها رو درک کرد. البته تقصیر شما نیست. رسانه ها این کار رو انجام دادن. یک دلیل خوب برای این حرف من اصطلاح "اصولگرای اصلاح طلب"ه. یادتون هست چه کسی برای اولین بار این عبارت رو استفاده کرد؟ پس معلوم می شه تفاوت ها بنیادی نیست.

+

اصلا بحث کم کاری نیست بلکه عمده مطلب (که مفصل نیاز به توضیح داره و ان شا الله اشاره خواهم کرد) "گره زدن منافع جناحی به منافع ملی" و استفاده از استراتژی های "در حد فاجعه اشتباه" هست که در نهایت منجر به "بحران مشروعیت عمومی (یا بگو مقبولیت)" نظام اسلامی میشن.  اگر سیاست ها و تدابیر جالب "آقا" نبود (و  پیش بینی های دولت بعضا) و مردم با دلسردی شرکت نمی کردند، نظام "بزرگترین سرمایه اش رو از دست داده بود".  فتامل!

+

قطعا نمی تونه معجزه کنه. نه کسی ادعاش رو کرده و نه کسی می تونه ادعای این کار رو بکنه نه اساسا کسی دنبال معجزه است. اصلا چطور ممکنه با "سیده فاطمه حسینی" ٣٠ ساله که معلوم نیست ارکان مملکت رو هم درست بشناسه، توقع معجزه داشت. این مجلس از نظر افراد اصلا مجلس خوشحال کننده ای نیست. به قول یک آدم جالب که من نظراتش رو عموما دوست دارم (نه که قبول داشته باشم همه اش رو) حذف خیلی از همین اصولگراها و از طرف دیگه رای آوردن یک عده ای که در خواب هم نمی دیدن یه روز نماینده بشن خسارت بزرگی برای کشوره. اما  دلایل و حرفهای خودش رو داره و باید فهمیدشون...

+

این هم نظر زیبای "محسن حسام مظاهری" در مورد بند بالا که فوق العاده گفته:

در انتخابات‌هایی که وجه نمادین برجسته می‌یابند، البته شهروندان پیام‌شان را به حاکمیت می‌رسانند (فارغ از واکنش حاکمیت به پیام) اما یک آفت بسیار مهم پیش می‌آید: هدف و کارکرد اصلی انتخابات که بیان رأی و انتخاب بهترین‌ها به‌نمایندگی اکثریت است، تا حد زیادی مخدوش می‌شود. غلبه‌ی وجه سلبی بر ایجابی، خواه ناخواه شهروندان در موقعیت پارادوکسیکالی قرار می‌دهد که مجبورند در قماری سرنوشت‌ساز به کسی که نمی‌شناسند و کسی که در شرایط عادی و طبیعی نماینده‌شان نیست، رأی بدهند. 

+

خسته شدم. بماند بقیه اش...

خانم الفــــ
۱۱ اسفند ۱۸:۱۹
خیلی تطبیق جالبی بود :)


پاسخ :
ناقابل :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About Me
اینجا کسی می نویسد در "همه چیز" به "غایت" "ناتمام"...

+

دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم

از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم

کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم

گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»

قاسم صرافان
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان