گریه وانه!
یا راد ما قد فات
از دیدن برنامه دیشب خندوانه لذت بردم. باقیات الصالحاتی شد برای خودش. اشک بود که قطره قطره می چکید ولی باید برای خاطر پسرک کوچک دوساله ام که در حالیکه دست می زد ، میامد و با اصرار به من می گفت "بابا شما هم دست بزن!"، دست می زدم با شعرهای این جناب خان!
بهترین برنامه خندوانه، گریه وانه شد! لابد شنیده اید که "آدم های زیادی هستند که با آنها می توان خندید و شاد بود اما اگر کسی پیدا شد که توانستید با او گریه کنید خیلی قدرش را بدانید".
این طرح برای جانبازان هست اما راستش بیشتر وضع و حال خودم است تا آنان. وضع و حال ما که در زندگی مانده ایم. نه رو به سوی خدا می کنیم و نه رو به سوی زمین. مذبذب بین ذالک! نه دل به دل خدا می دهیم و نه رها می کنیم. خسر الدنیا و الاخره...
فقط برای این نیست. این شعر وضع و حال من است و ورد زبانم وقتی که غمناک هستم...
+ خدا معجزه اش را دارد آرام آرام کامل می کند. بی خود نیست که خدا در قرآن می فرماید یا ایها الذین آمَنوا! آمِنوا!
+ ممنون از دعاهاتون. و اینکه همچنان به دعاهای خیر شما احتیاج دارم. خیلی زیاد. مخصوصا در این روزهای عظیم. در این عرفه اباعبدالله الحسین...
+
کامل این شعر: (اغلب به جای "و چه خوشتر آنکه..." می نویسند "چه نکوتر آنکه..." . من اولی رو ترجیح می دم. شاعر عزیز ببخشند!)
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
و چه خوشتر آنکه مرغی زقفس پریده باشد
پروبال ما بریدند ودر قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
من اگر چه بر درختم ولی آن سیاه بختم
که رسیده باغبان و ثمری نچیده باشد
بجز آن کشیده ابرو که خمیده در جوانی
نشنیده ام جوانی که قدش خمیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مباد ازما که بدی رسیده باشد
«صادق سرمد»